رویین

رويين در حال كارتون ديدن رويين اخم ميكنه بعد ميگه اخمالو ننون قربون اون فيكورت ...

پنجشنبه 91/04/22 صبح بابا فرهاد به يك سفر كاريه 12 روزه رفته (چين) منم تصميم گرفتن كه رويين رو براي روزهاي اول كه دل تنگي بيشتره خيلي خستش كنم برنامه رويين براي روز پنجشنبه : 10 تا 12 كلاس زبان در منزل با زهره جون معلم دوست داشتني گل پسرم 12:30 تا 14 استخر مخصوص کودک (خ فرشته) شب هم رفتيم هايپر استار كلبه بازي آخر شب پسرم بيهوش شد  ...

  ...

بابا براي كارش ميخواست دوم . سوم ارديبهشت بره اصفهان امااااااااااااا بدون ما نرفت مامان مرجانه و رويين بووووووووووووس بابا فرهاد اين آقا خررو هم تو راه برگشت براي رويين خريديم   ...

...

٢٧ اسفند 90 بدترين روز زندگي من و بابا بود خونه مامان ويدا بوديم كه رويين حادثه درست كرد، ليوان و از تو كابينت برداشت و دوييد و پاش به لبه ورودي گرفت و افتاد ليوان شكست و زير چونه پسرم پاره شد اون شب بعد از اينكه بيمارستان نيكان (انتهاي اقدسيه) خيلي ما رو  آزار داد و بچه 16 ماه رو بخاطر 6 تا بخيه ميخواست بفرسته اطاق عمل بالاخره بيمارستان مهر (زرتشت) در عرض نيم ساعت كارو تموم كرد خلاصه اميدوارم براي كسي پيش نياد خيلي بد بود. ...

الهي قربونت برم ماماني زووووووووووود ميام ...

اين پدر و پسر تو پاركينگم با هم حال ميكنن  آخه با ماشين مردم چيكار داري ؟ ...

عاشقتم ...

ي سري به شركت بابا بزنم ببينم عمه ها كار ميكنن يا نه زمستون 90 رويين 1 سال و 2 ماهشه ...